اِکولالیا - آرشیو شعر جهان

لیست شاعران

تاریخ: آبان ۱۱, ۱۳۹۶

رمکو کامپرت

انقلاب با حرفهای بزرگ شروع نمی شود

انقلاب با حرفهای بزرگ شروع نمی شود
بلکه با کارهای کوچک
مانند خش‌ خش آرام نسیم در باغچه
یا گربه‌ ای که پاورچین پاورچین قدم برمی دارد
مانند رودهای بزرگ
با سرچشمه‌ های کوچک در دل جنگلی

مانند حریقی بزرگ
با همان کبریتی که
سیگاری را روشن می کند

مانند عشق در یک نگاه
و به دل نشستن صدایی که تو را جذب می کند
ادامه شعر

اوزدمیر آصف

بی‌تو هم می‌توان به دریا خیره شد

بی‌تو هم می‌توان به دریا خیره شد
زبان موج‌ها روشن‌تر از زبان تو
بیهوده خاطره‌هایت را در دلم زنده نکن
بی‌تو هم می‌توانم دوستت داشته باشم
از چیزهای بیهوده می‌گفتیم
بیهوده ، بیهوده
زمانی که باهم بودیم
ادامه شعر

شارل بودلر

این که بر گونه ات فرو می غلتد

این که بر گونه ات فرو می غلتد
اشک نمک سوده ی تو نیست
آرزوهای دل مرده ی من است
که سیاه مست
از پستوی میکده دویده است به بازار
تا به طبل عداوت بکوبد
ادامه شعر

الا ویلر ویلکاکس

بگذار عشق نیز چون زمان به سرعت بگذرد

زمان به سرعت در گذر است
ساعت‌ها شتابان هستند
و ما را به سوی راه‌های ناشناخته پیش می‌برند
فصل‌ها به سرعت می‌آیند و می‌روند
و تنها عشق است که می‌ماند
همه‌ی آن‌چه سال‌ها در کنارت بوده است

در زندگی تو
در زندگی من
عشق کهنه
در ابتدا چون جام عسل
و در پایان چون جام زهر
این مقدس است یا نفرین‌شده
نمی‌دانم
زمان به سرعت در گذر است
و دعاها و اشک‌های ما بیهوده است
و ناتوانیم از وسوسه‌اش به کمی تاخیر
ادامه شعر

ریچارد براتیگان

می‌خواهم ببوسمت

رک بگویم
می‌خواهم ببوسمت
چنان با محبت
که برای اولین بار
حس کنی که عشق
به سمت من
تعادلش را از دست می‌دهد

الا ویلر ویلکاکس

آن هنگام که می‌خندی ، دنیا با تو می‌خندد

آن هنگام که می‌خندی ، دنیا با تو می‌خندد
آن هنگام که اشک می‌ریزی امّا ، تنها هستی
شادی را باید در دنیای پیرِ غمگین جستجو کنی
غم‌ها امّا ، تو را خواهند یافت

آواز که می‌خوانی ، کوه‌ها همراهی‌ات می‌کنند
آه که می‌کشی امّا ، در فضا گم می‌شود
پژواک آوای شاد فراگیر می‌شود
غم‌ناک که شد امّا ، دیگر به گوش نخواهد رسید

شاد که هستی ، همه در جستجوی تواند
به هنگام غم امّا ، روی می‌گردانند و می‌روند
آنها شادی تمام و کمال تو را می‌خواهند
به غم‌ات امّا ، نیازی ندارند

شاد که هستی ، دوستان‌ات بسیارند
به هنگام غم امّا ، همه را از دست می‌دهی
کسی نیست که شراب ناب تو را نپذیرد
زهر تلخ زندگی را امّا ، باید به تنهایی بنوشی
ادامه شعر

خروپف

درخت پیر
خروپف می کرد
گنجشک کوچک
کلافه شد

اکولالیا | #آرزو_نوری

ادگار آلن پو

آیا سراسر زندگانی تنها یک رویاست؟

بوسه بر پیشانیت می‌نهم
در این واپسین دیدار
بگذار اقرار کنم :
حق با تو بود که پنداشتی
زندگانیم رویایی بیش نیست
با این وجود گر روز یا شبی
چه در خیال ، چه در هیچ
امید رخت بربندد
پنداری که چیز کمی از دست داده‌ایم ؟
گر اینگونه باشد
سراسر زندگانی رویایی بیش نیست

در میان خروش امواج مشوش ساحل ایستاده‌ام
دانه های زرین شن در دستانم
چه حقیر
ادامه شعر

کپی رایت © 2024 اِکولالیا – آرشیو شعر جهان

طراحی توسط Anders Norenبالا ↑

×