الو
صدای مرا
از رادیو دریا می شنوید
وقتی دریا آرام است
و قلب ام
ناآرام
ماهیگران به دریا رفته اند
تا در تورهای خود
پری دریایی بیاورند
من به بازار می روم
تا طناب زردی بخرم
ادامه شعر
الو
صدای مرا
از رادیو دریا می شنوید
وقتی دریا آرام است
و قلب ام
ناآرام
ماهیگران به دریا رفته اند
تا در تورهای خود
پری دریایی بیاورند
من به بازار می روم
تا طناب زردی بخرم
ادامه شعر
بنشین و برای من نامه ای بنویس
از خودت بگو
چیزهایی که گمان می کنی
فراموش کرده ای
ولی هنوز
به آنها فکر می کنی
از روزمرگی هایت
هر اتفاق کوچکی
که قلب بزرگت را به درد می آورد
و همراه تو
به رختخواب می آید
از چین و چروکهای صورتت
سفیدی موهایت
از گریه هایی که زیر دوش آب گرم
شسته می شوند
و دور از چشم نزدیکانت
به فاضلاب می ریزند
اکولالیا | #آرزو_نوری
کپی رایت © 2024 اِکولالیا – آرشیو شعر جهان
طراحی توسط Anders Noren — بالا ↑