اِکولالیا - آرشیو شعر جهان

لیست شاعران

دسته بندی اشعار جون بایز

جون بایز

ولی در قلب من بهاری نیست

جایی که یخ پاره ها آویزانند و شکوفه ها می رقصند
ولی در قلب من بهاری نیست
تو بهار من بودی ، تابستان من هم
بی تو ، همیشه زمستان است
گله ها به سوی شمال می روند و یاس ها می شکفند
شب ها ،یاس ها اتاق روشن از مهتاب مرا عطر آگین می کنند

تو بهار من بودی ، تابستان من هم
من به شمال می روم و تا تو را جستجو کنم
مانند پرنده ای بر بال باد ، قلب من پیش می رود
ادامه شعر

جون بایز

بی تو همیشه زمستان است

جایی که یخ پاره ها آویزانند و شکوفه ها می رقصند
ولی در قلب من بهاری نیست
تو بهار من بودی، تابستان من هم
بی تو، همیشه زمستان است
گله ها به سوی شمال می روند و یاس ها می شکفند
شب ها، یاس ها اتاق روشن از مهتاب مرا عطر آگین می کنند
تو بهار من بودی، تابستان من هم
من به شمال می روم و تا تو را جستجو کنم

ادامه شعر

کپی رایت © 2024 اِکولالیا – آرشیو شعر جهان

طراحی توسط Anders Norenبالا ↑

×