نگاهم کردی
ناگهان حداقل دو چشم دارم
یک دهان
و زیباترین بینی
در میان صورت
لمسم کردی
رشد میکند
پوست فرشتهای
در آنجا که شکایت داشتی
مرا بوسیدی
پرواز میکنند
از دهانم
کفتران کباب شده
کبکهای بریان
و خروسکان اخته
آه
تو کیف کردی
وقتی ناامیدم
شعر می نویسم
خوشحال که باشم
شعرها نوشته میشوند
در من
کیام من
اگر ننویسم
مرده است
سرزمین پدریام
آنها دفنش کردهاند
در آتش
من زندگی میکنم
در سرزمین مادریام
در “کلمه”
کپی رایت © 2024 اِکولالیا – آرشیو شعر جهان
طراحی توسط Anders Noren — بالا ↑