اِکولالیا - آرشیو شعر جهان

لیست شاعران

دسته بندی اشعار شاعران ایرانی (صفحه 71 از 75)

یغما گلرویی

می آمیزم سیاهی شب را

می آمیزم سیاهی شب را
با سفیدی روز
که خود عصاره ی رنگین کمان است
تا خاکستری را بر گزینم
برای ترسیم آسمان سرزمین خویش
ادامه شعر

فروغ فرخزاد

دلم برای باغچه میسوزد / فروغ فرخزاد

کسی به فکر گل ها نیست
کسی به فکر ماهی ها نیست
کسی نمی خواهد
باورکند که باغچه دارد می میرد
که قلب باغچه در زیر آفتاب ورم کرده است
که ذهن باغچه دارد آرام آرام
از خاطرات سبز تهی می شود
و حس باغچه انگار
چیزی مجرّدست که در انزوای باغچه پوسیده ست.

حیاط خانۀ ما تنهاست
حیاط خانۀ ما
در انتظار بارش یک ابر ناشناس
خمیازه می کشد
و حوضِ خانۀ ما خالی است.
ستاره های کوچک بی تجربه
از ارتفاع درختان به خاک می افتند
و از میان پنجره های پریده رنگ خانۀ ماهی ها
شبها صدای سرفه می آید.
حیاط خانۀ ما تنهاست.
ادامه شعر

احمد شاملو

بهار خاموش / احمد شاملو

برآن فانوس که ش دستی نیفروخت
برآن دوکی که بررف بی صدا ماند
برآن آئینه زنگار بسته
برآن گهواره که ش دستی نجنباند

برآن حلقه که کس بردر نکوبید
برآن در که ش کسی نگشود دیگر
برآن پله که بر جا مانده خاموش
کسش ننهاده دیری پای بر سرـ

ادامه شعر

حسین پناهی

شعر بهانه / حسین پناهی

بی تو
نه بوی خاک نجاتم داد
نه شمارش ستاره ها تسکینم
چرا صدایم کردی
چرا ؟
سراسیمه و مشتاق
سی سال بیهوده در انتظار تو ماندم و نیامدی
نشان به آن نشان
که دو هزار سال از میلاد مسیح می گذشت
و عصر
ادامه شعر

عباس معروفی

بیاویزمت به آینه ماشینم؟

بیاویزمت به آینه ماشینم؟
که تابخوران در خیالم
بچرخی
مردم خیال کنند دیوانهام
یا دارم به دیدار تو میآیم؟
بگذارمت توی جیبم؟
که جای امن باشی
از سرما بلرزم
دنبالت بگردم
دستهام را بکنم توی جیبم؟

اکولالیا | عباس معروفی

حسین پناهی

غریب / حسین پناهی

مادربزرگ
گم کرده ام در هیاهوی شهر
آن نظر بند سبز را
که در کودکی بسته بودی به بازوی من
در اوین حمله ناگهانی تاتار عشق
خمره دلم
بر ایوان سنگ و سنگ شکست
دستم به دست دوست ماند
پایم به پای راه رفت
من چشم خورده ام
من چشم خورده ام
من تکه تکه از دست رفته ام
در روز روز زندگانیم

اکولالیا | حسین پناهی

حسین پناهی

بیکرانه / حسین پناهی

در انتهای هر سفر
در آینه
دار و ندار خویش را مرور می کنم
این خک تیره این زیمن
پایوش پای خسته ام
این سقف کوتاه آسمان
سرپوش چشم بسته ام
اما خدای دل
ادامه شعر

سید علی صالحی

به همین سادگی

به یاد آر!
سال زلال یقین و یگانگی را به یاد آر،
سال انسان و آینه را،
سالی که عاشقانِ سرشار
به جست و جوی تفسیر تازه ی «دوست داشتن»
از غزل غم زده ی چشم هایت
مددی می جستند
ادامه شعر

عباس معروفی

دیدی باز عاشقت شدم

دیدی همه ما
دربدر شدیم؟
دیدی باز عاشقت شدم؟
این بار در بدر تو

اکولالیا | #عباس_معروفی

عباس معروفی

خانه ای با چهار اتاق

خانه ای با چهار اتاق
بی دیوار دیده بودی؟
باغی سرسبز
تا آن سوی دنیا
شنیده بودی؟
طناب رخت را
از این سر دنیا
ادامه شعر

Olderposts Newerposts

کپی رایت © 2025 اِکولالیا – آرشیو شعر جهان

طراحی توسط Anders Norenبالا ↑

×