کاش ابر بودم
تا بگرید
به جای چشمان تو
اکولالیا | #سوزان_علیوان
ترجمه از #زهرا_ابومعاش
کاش ابر بودم
تا بگرید
به جای چشمان تو
اکولالیا | #سوزان_علیوان
ترجمه از #زهرا_ابومعاش
گلی که
از دل خاک شکفته میشود
عطر مرده هایمان را با خود دارد
اکولالیا | #سوزان_علیوان
ترجمه از #زهرا_ابومعاش
بارانی که
به شیشه پنجرهی ما میخورد
قطرههای اشک کودکانی است که
از اینجا رفتهاند
به سوی آسمان.
کودکانی که دلتنگ مادرانشان میشوند؛
اتاقهایشان؛
دفترهایشان؛
و از دلتنگی گریه سر میدهند.
ادامه شعر
کپی رایت © 2024 اِکولالیا – آرشیو شعر جهان
طراحی توسط Anders Noren — بالا ↑