آن هنگام که میخندی ، دنیا با تو میخندد
آن هنگام که اشک میریزی امّا ، تنها هستی
شادی را باید در دنیای پیرِ غمگین جستجو کنی
غمها امّا ، تو را خواهند یافت
آواز که میخوانی ، کوهها همراهیات میکنند
آه که میکشی امّا ، در فضا گم میشود
پژواک آوای شاد فراگیر میشود
غمناک که شد امّا ، دیگر به گوش نخواهد رسید
شاد که هستی ، همه در جستجوی تواند
به هنگام غم امّا ، روی میگردانند و میروند
آنها شادی تمام و کمال تو را میخواهند
به غمات امّا ، نیازی ندارند
شاد که هستی ، دوستانات بسیارند
به هنگام غم امّا ، همه را از دست میدهی
کسی نیست که شراب ناب تو را نپذیرد
زهر تلخ زندگی را امّا ، باید به تنهایی بنوشی
ادامه شعر