خواهم به رنج خویش گریه ساز کنم و تو را گویم
تا دوستم بداری . از برایم گریه ساز کنی
به شامگاه بلبلان،
با خنجر، با بوسه با تو.
خواهم کشت یگانه شاهد را
به جرم گُل کُشی و
نشاندم به زاری و خوی کردنم
بر انبوه جاودان سخت گندم.
خواهم به رنج خویش گریه ساز کنم و تو را گویم
تا دوستم بداری . از برایم گریه ساز کنی
به شامگاه بلبلان،
با خنجر، با بوسه با تو.
خواهم کشت یگانه شاهد را
به جرم گُل کُشی و
نشاندم به زاری و خوی کردنم
بر انبوه جاودان سخت گندم.
کپی رایت © 2024 اِکولالیا – آرشیو شعر جهان
طراحی توسط Anders Noren — بالا ↑