بر روی قلب من بیا،
ای روح ستم‌گر و بی‌رحم
ای ببر محبوب، ای دیو بی‌اعتنا
می‌خواهم
انگشتان لرزان‌ام را درون یال‌های سنگی‌ات فرو برم

می‌خواهم سر دردآلودم را
در دامن عطرآگین تو بگذارم و
رطوبت عشق مرده‌ام را
چون گل پژمرده‌ای ببویم.

می‌خواهم بخوابم، می‌خواهم در خوابی
راحت چون آرامش مرگ غرق شوم.
می‌خواهم بر پیکر زیبا و صاف و
مسی‌رنگ تو بی‌آن‌که دندان فرو کنم، بوسه گستران‌ام

ادامه شعر