اِکولالیا - آرشیو شعر جهان

لیست شاعران

دسته بندی اشعار مارگارت اتوود

مارگارت اتوود

می‌خواهم در خواب تماشایت کنم

می‌خواهم در خواب
تماشایت کنم
می‌دانم که شاید هیچ‌وقت اتفاق نیفتد
می‌خواهم تماشایت کنم در خواب
با تو بخواب‌ام
یا به خواب‌ات بیایم
وقتی امواج نرم تاریکی در سرم
غلت می‌زنند
دوست دارم با تو قدم بزنم
در آن جنگل روشن پرتردید
با برگ‌های سبز-آبی
و خورشید گریان
و سه‌ ماه
به سمت آن غار
که باید بر آن نزول کنی
که بزرگ‌ترین وحشت توست

ادامه شعر

مارگارت اتوود

ادعای بی تفاوتی

ادعای بی تفاوتی سخت است
آن هم
نسبت به کسی که
زیباترین حس دنیا را
با او تجربه کردی
ادامه شعر

مارگارت اتوود

دوست داشتن فرق می کند

نمی توانی به کسی بگویی
از دوست داشتن یک نفر خودداری کند
دوست داشتن
با چیزهای دیگر
خیلی فرق می کند

اکولالیا | #مارگارت_اتوود

مارگارت اتوود

می‌خواهم در خواب تماشایت کنم

می‌خواهم در خواب تماشایت کنم
می‌دانم که شاید هرگز اتفاق نیافتد
می‌خواهم تماشایت کنم در خواب
بخوابم با تو
تا به درون خوابت درآیم
چنان موج روان تیره‌‌ای
که بالای سرم می‌لغزد
و با تو قدم بزنم
از میان جنگل روشن مواج برگ‌های آبی و سبز
همراه خورشیدی خیس و سه ماه
به سوی غاری که باید در آن هبوط کنی
تا موحش‌ترین هراس‌هایت
می‌خواهم آن شاخه‌ی نقره‌ای را ببخشم به تو
آن گل سفید کوچک را
کلمه‌ای که تو را حفظ می‌کند
از حزنی که در مرکز رویاهایت زندگی می‌کند
ادامه شعر

کپی رایت © 2024 اِکولالیا – آرشیو شعر جهان

طراحی توسط Anders Norenبالا ↑

×