اِکولالیا - آرشیو شعر جهان

لیست شاعران

دسته بندی اشعار شارل بودلر (صفحه 2 از 2)

شارل بودلر

زیبا هستم ای مردم

زیبا هستم ای مردم
همچون رویایی به سختی سنگ
و سینه‌ام جایی‌ست
که هرکس در نوبت خویش زخم می‌خورد
تا عشقی را در جان شاعر بدمد
گنگ و ابدی
مثل ذات

من بر مسند لاجوردی آسمان می‌نشینم
همچون افسانه‌ای که در ادراک نمی‌گنجد
من قلبی از برف را به سپیدی قوها پیوند می‌زنم
بیزارم از تحرکی که خطوط را جابجا می‌کند
هرگز نمی‌گریم و هرگز نمی‌خندم
ادامه شعر

شارل بودلر

این که بر گونه ات فرو می غلتد

این که بر گونه ات فرو می غلتد
اشک نمک سوده ی تو نیست
آرزوهای دل مرده ی من است
که سیاه مست
از پستوی میکده دویده است به بازار
تا به طبل عداوت بکوبد
ادامه شعر

شارل بودلر

ای مرگ! ای ناخدای پیر

ای مرگ!
ای ناخدای پیر!
اینک گاهِ رفتن!
بیا تا لنگرها بر کشیم!
این سرزمین بر نمی انگیزد جز ملال
آه مرگ
بگذار بادبان برافروزیم!
گرچه چون مُرکب سیاه است این دریا و آسمان
لیک هزار توی قلب هامان
ادامه شعر

Newerposts

کپی رایت © 2024 اِکولالیا – آرشیو شعر جهان

طراحی توسط Anders Norenبالا ↑

×