اِکولالیا - آرشیو شعر جهان

لیست شاعران

دسته بندی اشعار شهرام شیدایی

شهرام شیدایی

آن‌قدر به خودم گوش می‌دهم

آن‌قدر به خودم گوش می‌دهم
که رودخانه‌یِ گِل‌آلود زلال می‌شود
کلمه‌ها برای بیرون‌آمدن بال‌بال می‌زنند
پرنده‌ها تمامِ شاخه‌های دُور و برم را می‌گیرند.

کلمه‌ها چیزی می‌خواهند پرنده‌ها چیزی
و رودخانه آن‌قدر زلال شده
که عزیزترین مُـرده‌ات را بی‌صدا کنارت حس می‌کنی
چشم‌هایت را می‌بندی ، حرف نمی‌زنی ، ساعت‌ها
این درکِ من از توست :
در سکوتت مُـرده‌ها جابه‌جا می‌شوندــ
کسی که منم ، اما کلمه تو با آن آمد ــ
طول می‌کشد ، سکوتت طول می‌کشد
آن‌قدر که پرنده‌ها به تمامِ بدنت نوک می‌زنند
و چیزی می‌خواهند که تو را زجر می‌دهدــ‌
از هیچ‌کس نتوانسته‌ام ، نمی‌توانم جدا شوم ــ‌
این درکِ من از ، من و توست .

ادامه شعر

شهرام شیدایی

در باد / به یاد فروغ

چیزی در من می‌میرد،
هرقدر که زنده‌گی می‌کنم

باد می‌آید و می‌رود
چیزی به‌جا نمی‌گذارد
مگر گذشتۀ خویش را

گاهی فکر می‌کنم فقط در باد می‌توانی زنده باشی
در گذشتۀ من

انگار تمامِ آشیانه‌های پرنده‌گان
پنجه‌های بازشدۀ مهربانِ دست‌های توست
دست‌هایت را، برای پرنده‌‌ها، جاگذاشته‌ای

ابرها فکرهای مرا به تو می‌پیوندد
به همان دنیایی که در آن
نه تو هستی و نه من
که در آن، تنها، فکرهای سردشده‌مان می‌توانند
همدیگر را ببوسند
دنیای خیال نیز غنیمتی‌ست
وقتی که می‌گویند تو مُرده‌ای

ادامه شعر

شهرام شیدایی

کسی در من همه‌چیز را خواب می‌بیند

کسی در من همه‌چیز را خواب می‌بیند
و این‌ها به خواب‌هایم راه پیدا می‌کنند.
شاید از خواب‌های آینده‌ام این سطرها را می‌دُزدم
که در این اتاق که در امروز نمی‌گنجم.

آن‌قدر در این جاده در این راه ایستاده‌ام
که دیگر دیده نمی‌شوم
و همه می‌پندارند این جاده منم
این راه.
درختانِ این مسیرِ جادویی
زمانِ زنده‌بودنِ مرا از خویش بالا کشیده‌‌اند
و وقتی از این‌جا می‌گذرم
تپشی مضاعف مرا می‌گیرد
بال‌هایی سنگین
رودخانه‌ای در خوابی عمیق.

ادامه شعر

شهرام شیدایی

به مرگت عادت کرده‌ای

بی ‌آن‌که بدانی حرف زده‌ای
بی ‌آن‌که بدانی زنده بوده‌ای
بی‌ آن‌که بدانی مرد‌ه‌ای.
ساعت را بپرس کمکت می‌کند
از هوا حرف بزن کمکت می‌کند
نام مادرت را به یاد بیاور
شکل و تصویر کسی را
سریع ! از چیز کوچکی آغاز کن
مثلاً رنگ‌ها، مثلاً رنگ زرد
سبز ، اسم چند نوع درخت
به مغزی که نیست فشار بیاور
فصل‌ها را، مثلاً برف
ادامه شعر

کپی رایت © 2024 اِکولالیا – آرشیو شعر جهان

طراحی توسط Anders Norenبالا ↑

×