هرگز راز عشقت را با معشوق مگوی
آن عشق می پاید که ناگفته می ماند
زیرا این نسیم لطیف و مهربان
خوشتر که خاموش و نامرئی بگذرد
من از عشق خویش با معشوق سخن گفتم
و راز دل آشکار کردم
اما او سرد و لرزان
و هراسناک و پریشان
مرا رها کرد و برفت
ادامه شعر