اگر مرا ببوسی
و اگر من چشم در چشم تو شوم
میترسم از ویرانیام
نگاه تو چون شرارهای است
که ناگهان
شعله ور میشود
و من
به زندگانی بلند گل سرخی فکر میکنم
ادامه شعر
اگر مرا ببوسی
و اگر من چشم در چشم تو شوم
میترسم از ویرانیام
نگاه تو چون شرارهای است
که ناگهان
شعله ور میشود
و من
به زندگانی بلند گل سرخی فکر میکنم
ادامه شعر
عشق ، ریسک کردن در پس خوردن است
زندگی کردن ، ریسک کردن در مردن است
امیدوارم بودن ، ریسک کردن در ناامید شدن است
امتحان کردن برای انجام کاری ، ریسک کردن در شکست خوردن است
ریسک کردن یک نیاز است
و تنها کسی که جرات ریسک کردن دارد یک انسان آزاد است
اکولالیا | #آلدا_مرینی
ترجمه از #مریم_رحیمی
با هواپیمای کاغذی خیالم
با صفای احساست
به سویم پرواز کن
سرزمینی های سحر آمیزرا سر سبز خواهی دید
و من بلندترین تاج درخت خواهم شد
تا به تو سایه و سر پناه بخشم
از دو دستت
دو بال فرشته بساز
ادامه شعر
اگر به جای این قلب در هم شکسته ی غمگین
سبکبالی دختر بچهای را داشتم
و اگر به جای خون
در رگهایم آبی پاک جریان داشت
خاطرات بی معنا و لوس گذشته را
ازتن بیرون میآوردم
و خودم را در تو غرق میکردم
در تویی که مرد من شدهای
من پربارترین قصه های سرزمینم را
که هرگز به ثمر نمینشیند را
به تو مدیونم
من همچون زنبوری
که شهدش را به گلهایش مدیون است
کلماتم را به تو مدیونم
ادامه شعر
زمانی که عاشقی ، زنده ای
شاید بد ، شاید خوب
اما زنده ای
و خواهی مرد اگر دست از عاشقی برداری
نابود خواهی شد اگر عاشقی نکرده باشی
اگر عشق تو را رنجاند
مراقب زخم هایت باش
باورشان داشته باش
چرا که زنده ای
ادامه شعر
کپی رایت © 2024 اِکولالیا – آرشیو شعر جهان
طراحی توسط Anders Noren — بالا ↑