اِکولالیا - آرشیو شعر جهان

لیست شاعران

تاریخ: تیر ۲۵, ۱۳۹۶ (صفحه 2 از 2)

فاضل نظری

ناگزیر از سفرم بی سرو سامان چون باد

ناگزیر از سفرم بی سرو سامان چون باد
به «گرفتار رهایی» نتوان گفت آزاد

کوچ تا چند؟ مگر می شود از خویش گریخت
بال تنها غم غربت به پرستوها داد

اینکه مردم نشناسند تو را غربت نیست
غربت آن است که یاران ببرندت از یاد

عاشقی چیست؟ به جز شادی و مهر و غم و قهر؟
نه من از قهر تو غمگین، نه تو از مهرم شاد

چشم بیهوده به آیینه شدن دوخته ای
اشک آن روز که آیینه شد از چشم افتاد

اکولالیا | #فاضل_نظری

زنگ می‌زدی

زنگ می‌زدی
یک تلفن کوچک
دو دقیقه‌ای وسایلم را جمع می‌کردم
مداد و مسواک و مسکن
نه
مسکن هم بر نمی‌داشتم
دامن و لباس خواب فقط
بعد
سفر که نه
گم می‌شدیم

اکولالیا | #سارا_محمدی_اردهالی

بیژن نجدی

به خاطر کندن گل سرخ

به خاطر کندن گل سرخ ارّه آورده‌اید؟
چرا ارّه؟
فقط به گل سرخ بگویید: تو، هی تو
خودش می‌افتد و می‌میرد!

اکولالیا | #بیژن_نجدی

Newerposts

کپی رایت © 2024 اِکولالیا – آرشیو شعر جهان

طراحی توسط Anders Norenبالا ↑

×