اِکولالیا - آرشیو شعر جهان

لیست شاعران

دسته بندی اشعار شاعران عرب (صفحه 17 از 22)

مظفر النواب

ما تهیدستان مست

شراب نمی نوشیم
که ما تهیدستان مستیم
مستِ مست از دردهایمان

اکولالیا | #مظفر_النواب
ترجمه از #سعید_هلیچی

جبران خلیل جبران

و آنی را که دوست داری

و آنی را که دوست داری
نصف دیگر تو نیست
این تویی اما جایی دگر

اکولالیا | #جبران_خلیل_جبران
ترجمه از #سعید_هلیچی

سهام الشعشاع

تمامش نکن

تمامش نکن
ادامه بده من خواهانم
که تو خم شوی همچون “ی” در “لیلِ” درخشان
یا مثل فاصله ها در میان کلام عشاق
برف آه مرا ذوب کن
ادامه بده که برخی کلمات محکم ترند
برای بافتن لباس عشق بر اندام شهوتناک
تمامش نکن

اکولالیا | #سهام_الشعشاع
ترجمه از #سودابه_مهیجی

کارم به پایان نرسیده
ادامه بده که مشتاقم
که چون یا در رقص خم شوی در این شب زیبا
یا بسان فاصله ها در سخنان دلدادگان
تو برف ناله ام آب می کنی
ادامه بده
برخی سخنان سرشار از تجربه اند
در بافت جامه ی عشق
بر قامت برازنده

اکولالیا | #سهام_الشعشاع
ترجمه #صفدر_شاکر از همین شعر

سهام الشعشاع

آینه ها مثل لمس مرا پوشاندند

عمری در آینه نگریسته ام
اما خود را نمی بینم
دیگر به صورت خود دزدیده نمی نگرم
گویا سایه ام مرا فروگرفته است
و یا خرمای نارس آرزو زیر زبانم خشکیده.
هیچ لباس عروسی در کمد نیست
که آرزوها را به چشمه ی روحم بازگرداند
و اعضای تنم
شیهه هایشان پرامتداد ، تکثیر شده ست
اما آن اسب نر
پشت دهکده ی رویاهای تشنه ی من
ناپدید گشته
و پیش رو
پیردختران تنهایی ام پدیدار ند
که سایه های نبودنشان
راز زمان را محو می کند
سرشت آینه خیانت است و سرشت اش
ما را از یکدیگر دور میکند
همچون معناهای بیگانه باهم
ادامه شعر

نزار قبانی

دوباره باران گرفت

دوباره باران گرفت
باران معشوقه‌ی من است
به پیش بازش در مهتابی می‌ایستم
می‌گذارم صورتم را و
لباسهایم را بشوید
اسفنج وار
باران یعنی برگشتن هوای مه آلود شیروانی‌های شاد!
باران یعنی قرارهای خیس
باران یعنی تو برمی‌گردی
شعر بر می‌گردد
پاییز به معنی رسیدن دست‌های تابستانی توست.
پاییز یعنی مو و لبان تو
دست‌کش‌ها و بارانی تو
و عطر هندی‌ات که صد پاره‌ام می‌کند.
ادامه شعر

نزار قبانی

با کدام زبان صدایم می زنی

تو با کدام زبان صدایم می زنی
سکوت تو را لمس می کنم
به من که نگاه می کنی
به لکنت می افتم
زبان عشق سکوت می خواهد
زبان عشق واژه ای ندارد
غربت ندارد
حضور تو آشناست
از ابتدای تاریخ بوده است
در همه زمانه ها خاطره دارد
تو با کدام زبان سکوت می کنی
ادامه شعر

نزار قبانی

و اشعاری که خواهند آمد

ای قامتت بلندتر از قامت بادبان ها
و فضای چشمانت
گسترده تر از فضای آزادی
تو زیباتری از همه ی کتاب ها که نوشته ام
از همه ی کتاب ها که به نوشتن شان می اندیشم
و از اشعاری که آمده اند
و اشعاری که خواهند آمد
ادامه شعر

نزار قبانی

محبوبم اگر روزی درباره ی من از تو سوال کردند

محبوبم اگر روزی درباره ی من از تو سوال کردند
خیلی فکر نکن
و با غرور تمام به آنها بگو
دوستم دارد، خیلی دوستم دارد

عزیزکم اگر روزی تو را سرزنش کردند
که چطور موهای مثل حریرت را کوتاه کردی
به آنها بگو: مویم را کوتاه کردم
چون کسی که دوستش دارم آن را کوتاه دوست دارد
ادامه شعر

محمود درویش

هرگاه قصد رفتن کردید

هرگاه قصد رفتن کردید
بروید و هرگز برنگردید
به رفتن وفادار باشید
تا ما هم به فراموش کردنتان وفادار باشیم

اکولالیا | #محمود_درویش

محمود درویش

محبوب من

اگر باران نیستی، محبوب من
درخت باش
سرشار از باروری
درخت باش
و اگر درخت نیستی، محبوب من
سنگ باش
سرشار از رطوبت
سنگ باش
و اگر سنگ نیستی، محبوب من
ماه باش
در رؤیای عروست
ماه باش
(چنین می‌گفت زنی در تشییع جنازه فرزندش)

اکولالیا | #محمود_درویش

Olderposts Newerposts

کپی رایت © 2025 اِکولالیا – آرشیو شعر جهان

طراحی توسط Anders Norenبالا ↑

×