بیپرده بگویم
دلم میخواهد از پشت این پرده بپرسم
مگر مردهی ماه را به خانه آوردهاند
که این همه غمگین به آسمان نگاه میکنید؟!
اما میترسم
من از اعتماد برهنه به آسمان میترسم.
عجیب است
میان این همه شدآمدِ عادی
من از هر سوی این صفوف آشنا که نگاه میکنم
فقط رخسار خستهی مردگان خویش را میشناسم!
ادامه شعر