من این خانه وُ
همین صحبت این و آن را دوست میدارم،
لِکلکِ روشن پردهها
نیمدریهای منحنی
کبوتر و کوچه
حرف و سلام و سادگی را دوست میدارم.
سایه بهتر است، سکوت هم بد نیست،
یا آواز و آینه،
عطر قشنگ عصری از هوای علف،
علاقه به آسمان، به کتاب، کلمه، کهربا،
بوی نمورِ باغ انار
پشت بامی بلند
چند پاره ابر پراکنده بالای کوه،
و حتی وقتی که خسته میشوی …
وقتی چرت ولرم
اصلا زندگی چیزی نیست
الا همین هوای خوش و گزنده و دلپذیر و تلخ!