اِکولالیا - آرشیو شعر جهان

لیست شاعران

دسته بندی اشعار شعر (صفحه 196 از 202)

اورهان ولی

ادیت آلمرا

احتمالا در این لحظه او،
نزدیک بروکسل است
کنار یک دریاچه
دارد به ادیت آلمِرا فکر می کند.

ادیت آلمِرا
ویولن اولِ یک ارکستر کولی ست
که در کافه شانتان ها
عشق جمع می کنند.
ادامه شعر

اورهان ولی

به طرف کشتی سازی که می روی

به طرف کشتی سازی که می روی
دریا را خواهی دید
دست و پایت را گم نکن

اکولالیا | #اورهان_ولی
ترجمه: #شهرام_شیدایی
از مجموعه: رنگ قایق ها مالِ شما

ندي اُنسي الحاج

در وطنم / ندی اُنسی الحاج

در وطنم
آن جا که مردان در جشن عروسی
شانه ی مویی آتشین به زنان اهدا میکنند
و به کودکان تازه تولد یافته شیشه ی شیری آتشین میدهند
در وطنم
مردان خانه هایشان را مثل گنجشکان میسازند
زیر گنبد کبود
و بالای شاخه هایی که برای سوختن آماده شده اند
در وطنم
آن جا که مرگ ردای زندگی را به تن میکند
نفس ها در صبحگاهان شکار میشوند
مردان شیفته ی طعم خاک میشوند
و زنان طعم بوسه را از یاد میبرند
ادامه شعر

محمود درویش

تاریخ را به شعر ننویس

تاریخ را به شعر ننویس
زیرا سلاح
همان تاریخ نگار است
و تاریخ نگار
دچار تب لرزه نمیشود
وقتی قربانیانش را میخواند
و به روایت گیتار گوش فرا نمیدهد
تاریخ
روزنوشته های اسلحه
بر پیکرهای ماست
و تاریخ را عاطفه ای نیست

اکولالیا | #محمود_درویش
برگردان #عبدالرضا_رضایی_نیا
از مجموعه روزانه های بنفشه

احمدرضا احمدی

پلک می زدم باغ در آتش می سوخت

پلک می زدم
باغ در آتش می سوخت
مرگ من
برای ادامه ی باغ کافی نبود
پس من آواز خواندم
سکوت کردم
من و گندم آموخته بودیم
که در فقر سکوت کنیم
ادامه شعر

چارلز بوکوفسکی

جایی میان قلب هست

جایی میان قلب هست
که هرگز پر نمی‌شود
یک فضای خالی
و حتی در بهترین لحظه‌ها
و عالی‌ترین زمان‌ها
می‌دانیم که هست
بیشتر از همیشه
می‌دانیم که هست
جایی میان قلب هست
که هرگز پر نمی‌شود
و ما
در همان فضا
انتظار می‌کشیم
انتظار می‌کشیم

اکولالیا | #چارلز_بوکوفسکی

آنا آخماتووا

چگونه فراموش کنم

چگونه فراموش کنم
که جوانی من
چطور سرد و خاموش گذشت ؟
چه راه ها
دوشادوش آن کس رفتم
که اصلا دوستش نداشتم
و چه بارها
ادامه شعر

حسین پناهی

آن روزها / حسین پناهی

آن روزها من به سلیقه کسی که دوستم داشت
و دوستش داشتم
سر تا پایِ زندگیم را آبی کرده بودم
آبی آبی
آبی به رنگ دریا
و نا گهان یک روز او را دست در دست کسی دیدم که
سر تا پایش زرد بود
زرد ، مثل نور
من شنا نمی دانستم
دلم فرصت نداد تا شنا یاد بگیرم
و غرق شدم
در دریایِ آبی بیکران رویاها
و کابوسها

اکولالیا | حسین پناهی

نزار قبانی

روشنای زندگی‌ام / نزار قبانی

روشنای زندگی‌ام
نسیم من
فانوس‌ام
بیانیه باغ‌های من‌
پلی به سمت من بکش از عطر نارنج‌
جایی به من بده
چون شانه عاجی
در میان شب گیسوانت‌
و آنگاه فراموشم کن‌

اکولالیا | نزار قبانی

ریچارد براتیگان

جایی که زخم های مرا می پیچد

در شیرینی اش
جایی که زخم های مرا می پیچد
گلی هست که زنبورها از عهده اش بر نمی آیند
برایشان زیادی غنی است
و می توانند بال هایشان را به سالن اپرا
و تمام عسل هایشان را
به نقشه های خسته کننده ی کالیفرنیایی
ناموجود تبدیل کند
ادامه شعر

Olderposts Newerposts

کپی رایت © 2025 اِکولالیا – آرشیو شعر جهان

طراحی توسط Anders Norenبالا ↑

×