اِکولالیا - آرشیو شعر جهان

لیست شاعران

دسته بندی اشعار شاعران آمریکا (صفحه 17 از 19)

جین هیرشفیلد

خواستن تو

خواب و بیدار
تنم به سوی تو کشیده می شود

خواستن تو پارویی بلند است
که دوباره و دوباره
در باران سیاه شب فرو می رود.

چارلز بوکوفسکی

دیر آمدن

باید باور کنیم
تنهایی
تلخ ترین بلای بودن نیست
چیزهای بدتری هم هست
روزهای خسته‌ای
که در خلوت خانه پیر می شوی
و سالهایی
که ثانیه به ثانیه از سر گذشته است
تازه
تازه پی می بریم
که تنهایی
تلخ ترین بلای بودن نیست
چیزهای بدتری هم هست:
دیر آمدن
دیر آمدن

اکولالیا | #چارلز_بوکوفسکی

چارلز بوکوفسکی

مرد و زن

هوای خوب
مثل
زن خوب است
همیشه نیست
زمانی که هم است
دیرپا نیست
مرد اما
پایدار تر است
اگر بد باشد
می تواند مدت ها بد بماند
و اگر خوب باشد
به این زودی بد نمی شود
اما زن عوض می شود
ادامه شعر

چارلز بوکوفسکی

ما دیوانه ایم

تمومِ هم سایه ها فکر می کنن
ما دیوانه ییم
ما هم فکر می کنیم اونا
دیوونه ان
هم ما و هم اونا
درست فکر می کنیم

اکولالیا | #چارلز_بوکوفسکی

شل سیلور استاین

اگه‌ می‌خوای‌ زنم‌ بشی‌

اگه‌ می‌خوای‌ زنم‌ بشی‌
بایس‌ این‌ کارا رُ بکنی‌
بایس‌ یاد بگیری‌ چه‌جوری‌ خوراک‌ مرغ‌ خوشمزه‌ بپزی‌،
سوراخای‌ جورابام‌ بدوزی‌،
کاری‌ نکنی‌ عصبانی‌ بشم‌،
یه‌ راه‌ واسه‌ خاروندن‌ پشتم‌ پیدا کنی‌،
کفشام‌ همیشه‌ تمیز برّاق‌ نگه‌ داری‌،
وقتی‌ خوابم‌ برگای‌ رو چمن‌ با چنگک‌ برداری‌،
وقتی‌ برف‌ میاد بلن‌شی‌ سر راهم‌ پارو کنی‌،
وقتی حرف‌ می‌زنم‌ جیکت‌ درنیاد،
وقتی‌…
هی‌!
کجا داری‌ درمیری‌؟

اکولالیا | #شل_سیلور_استاین

چارلز بوکوفسکی

برای من تاسف نخورید

برای من تاسف نخورید
چون لیاقت زندگی کردن را دارم و راضی ام
ناراحت آدم هایی باشید که به خودشان می پیچند و
از همه چیز شاکی اند
آن ها که روش زندگی شان را مثل مبلمان خانه
دائم عوض می کنند
همینطور دوستان و رفتارشان را
پریشانی شان دائمی است
و به همه کس سرایتش می دهند
از آن ها دوری کنید
یکی از کلمات کلیدی آن ها عشق است
ادامه شعر

چارلز بوکوفسکی

سگی که تو ظلِ تابستون

سگی که تو ظل تابستون
یکه و تنها
روی پیاده روی داغ پرسه میزنه
قدرت ده هزار تا خدا ر داره !
مگه نه ؟

اکولالیا | #چارلز_بوکوفسکی
ترجمه از یغما گلرویی

چارلز بوکوفسکی

آفرینش ون گوگ

ون گوگ گوششُ برید به یه جنده هدیه ش داد
اونم چندشش شد پرتش کرد رو زمین

ـ هی وَن
جنده ها پول می خوان نه گوش
به گمونم واسه همین نقاش بزرگی بودی
چون چیزای دیگه رُ نمی فهمیدی

اکولالیا | #چارلز_بوکوفسکی

چارلز بوکوفسکی

زندگی‌ ای برای هدر دادن

تقریباً صبح است
توکاها روی کابل تلفن
منتظرند
و من راس ساعت ۶ صبح
ساندویچ فراموش شده‌ی
دیروز را می‌خورم
صبح آرام روز یکشنبه
یک لنگه کفشم
یک گوشه‌ی اتاق
راست ایستاده
و لنگه‌ی دیگر به پهلو
افتاده است
بله، بعضی زندگی‌ها برای هدر دادن
آفریده شده‌اند

اکولالیا | #چارلز_بوکوفسکی

شل سیلور استاین

وقتی‌ همسن‌ِ تو بودم‌

عموم‌ گفت‌: چه‌جوری‌ می‌ری‌ مدرسه‌؟
گفتم‌: با اتوبوس‌
عموم‌ خندید گفت‌: هه‌! وقتی‌ همسن‌ تو بودم‌
ده‌ کیلومتر راه‌ تا مدرسه‌ پیاده‌ می‌رفتم‌

عموم‌ گفت‌: چه‌قدر بار می‌تونی‌ بلن‌ کنی‌
گفتم‌:قد یه‌ گونی‌ گندم‌
عموم‌ خندید گفت‌: هه‌! وقتی‌ همسن‌ تو بودم‌
یه‌ گاری‌ تنهایی‌ می‌کشیدم‌ یه‌ گوساله‌ ر بلند می‌کردم‌

عموم‌ گفت‌: تا حالا چن‌بار دعوا کردی‌؟
گفتم‌: دوبار! هر دوبارش‌ام‌ کتک‌ خوردم‌
عموم‌ گفت‌: هه‌! وقتی‌ همسن‌ تو بودم‌
هر روز دعوا می‌کردم‌ هیچ‌ وخت‌ نمی‌خوردم‌

عموم‌ گفت‌: چند سالته‌
گفتم‌: نه‌ سال‌ نیم‌
عموم‌ بادی‌ به‌ غبغب‌ انداخت‌ گفت‌:
هه‌! وقتی‌ همسن‌ تو بودم‌… ده‌ سالم‌ بود

اکولالیا | #شل_سیلور_استاین

Olderposts Newerposts

کپی رایت © 2025 اِکولالیا – آرشیو شعر جهان

طراحی توسط Anders Norenبالا ↑

×