با انسانها
از صلح حرف زدن
و همانزمان به تو فکر کردن.
از آینده گفتن
و به تو فکر کردن.
از حقِ حیات گفتن
و به تو فکر کردن.
نگرانِ همنوعان بودن
و به تو فکر کردن.
ادامه شعر
با انسانها
از صلح حرف زدن
و همانزمان به تو فکر کردن.
از آینده گفتن
و به تو فکر کردن.
از حقِ حیات گفتن
و به تو فکر کردن.
نگرانِ همنوعان بودن
و به تو فکر کردن.
ادامه شعر
قلب! ما او را فراموش می کنیم
تو و من، امشب!
تو باید حرارتش را فراموش کنی
و من روشنایی اش را
وقتی فراموشش کردی
لطفا به من بگو
عجله کن
اگر تاخیر کنی
ممکن است باز هم به یادش بیاورم
ادامه شعر
کپی رایت © 2024 اِکولالیا – آرشیو شعر جهان
طراحی توسط Anders Noren — بالا ↑