هر آن لب که تا کنونش بوسیده ای
هر آن تن که رخت بر کنده ای ،
و بسارده ای
مشق مهیا شدنت برای من بوده است و بس
من از چشیدن طعم آنان که پیش از من آمده اند
در حافظه ی دهانت
غمگین نمی شوم
آنها دالانی بوده اند طویل،
دری بوده اند نیمه گشوده
و چمدانی همچنان روی ریل مانده،
ادامه شعر