مردم در خیابانها میایستند، نگاه میکنند
شماره ی روی درها بیمعنی است.
نجار میخی دراز بر میزی باریک و بلند میکوبد،
یک نفر لیست اسامی روی تیر چراغ برق میچسباند.
تکه روزنامه ای در گیر خار شده است.
عنکبوتها زیر برگهای درختان مو.
زنی از خانه بیرون میزند تا وارد خانه ای دیگر شود.
ادامه شعر