صبح، باران ماه مه. شهرهنوز آرام است
چونان کلبهای کوهستانی. آراماند خیابانها
و نیلگون میغرد درآسمان موتورهواپیما –
پنجره بازاست.
برملا میشود این رویا همینجا
که این خفته درازکشیده
آنگاه تکان میخورد
ابزارهوشیاریاش را میجوید
گویی در فضا.
اکولالیا | #توماس_ترانسترومر
ترجمه از #خلیل_پاکنیا
نشر دیگر
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.