دکلِ ماه پوسیده و بادبان مچاله شده
مرغ دریایی مستانه بازبال میرود بر آب
چارسوی سنگین اسکله ذغال شده
بیشهها در تاریکی خم میشوند
بیرون بر پلهها. سپیده دم میکوبد و میکوبد بر
دروازههای خارا سنگی دریا و جرقه میزند خورشید
در جوار جهان . خدایان تابستانی با نفستنگی
در دود دریا کورمال میروند.
اکولالیا | #توماس_ترانسترومر
ترجمه از #خلیل_پاکنیا
نشر دیگر
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.