هر آن لب که تا کنونش بوسیده ای
هر آن تن که رخت بر کنده ای ،
و بسارده ای
مشق مهیا شدنت برای من بوده است و بس
من از چشیدن طعم آنان که پیش از من آمده اند
در حافظه ی دهانت
غمگین نمی شوم
آنها دالانی بوده اند طویل،
دری بوده اند نیمه گشوده
و چمدانی همچنان روی ریل مانده،
آیا به درازا کشید یافتنم؟
الحال که اینجایی
خوش آمدی به خانه.
اکولالیا | #وارسان_شایر
ترجمه از #مهسان_احمدپور
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.