از قاب خود بیرون بزن ای مرد تکراری !
تا مثلِ چشمه بارها از خود شوی جاری
پرواز کن، پرواز کن، از آسمان بگذر
تا دست در دست خدای خویش بگذاری
از هفت وادی، هفت منزل، هفت شب رد شو !
تا مست گردی زالتذاذ کشف بیداری..
در غارهای روح خود چلّه نشینی کن
تا صاف گردی چون شراب ناب درباری
آنگاه تا با جوشش دریای پنهانت
از ژرفنای اندرونت پرده برداری
تو کهکشانی دیگری، نو باش، نوتر باش !
در تو جهانی دیگر است از عشق، پنداری
دنیا سر تازه شدن دارد، تجلّی کن !
از قاب خود بیرون بزن ای مرد تکراری..
اکولالیا | #یدالله_گودرزی
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.