اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است
دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است
اکسیر من نه این که مرا شعر تازه نیست
من از تو می نویسم و این کیمیا کم است
سرشارم از خیال ولی این کفاف نیست
درشعر من حقیقت یک ماجرا کم است
تا این غزل شبیه غزل های من شود
چیزی شبیه عطر حضور شما کم است
گاهی ترا کنار خود احساس می کنم
اما چقدر دل خوشی خواب ها کم است
خون هر آن غزل که نگفتم به پای توست
آیا هنوز آمدنت را بها کم است
اکولالیا | #محمدعلی_بهمنی
شهریور ۱۷, ۱۴۰۰ — ۶:۴۵ ب٫ظ
اولش یکم گیر داره
مثلا مینوشت اینجا برای از تو نوشتن فضا کم است
مهر ۲۳, ۱۴۰۰ — ۱۲:۵۲ ب٫ظ
عالی بود…عالی