روزی ، روزگاری انگاشتم
که صدایی هستم
و پنداشتم
که دنیایی را دگرگون میسازد
اینک سکوتی هستم
که مرا دگرگون میسازد.
روزی ، روزگاری انگاشتم
که صدایی هستم
و پنداشتم
که دنیایی را دگرگون میسازد
اینک سکوتی هستم
که مرا دگرگون میسازد.
دسته بندی ها ران ویلیس
کپی رایت © 2024 اِکولالیا – آرشیو شعر جهان
طراحی توسط Anders Noren — بالا ↑
آذر ۲۳, ۱۴۰۱ — ۳:۵۵ ب٫ظ
پسرم گفت از شعر نفرت دارم. بهش گفتم روزهایی میرسه که برای گفتن تمام احساساتت نیاز داری که به اندازه تمام کلماتی که بلدی حرف بزنی و باز هم کلمه کم میاری. اونوقت هست که یک بیت شعر میبینی که در چند کلمه تمام احساساتت رو به طور کامل بیان کرده.
این مصرع از شعر ران ویلیس دقیقا همه حرفهایم هست که برای گفتنشون یک عمر کم میاوردم.