خنجر گداختهی ودکا بر زبان من
تو در هر قطره حضور داری
امشب را بیخیال نوشیدم
مانند روسها
که آتش مینوشند
بیکه بسوزند
من اما باختم
چون با دو آتش طرف بودم
ودکا
و
تو
ناتاشا گارسون بود
من تو را ناتاشا صدا میزنم
میخواهم با من
چون کبوتری بر یخهای میدان سرخ
پرواز کنی
هر گیلاسی یک آتش فشان است
صورتت گل سرخی بر فریب ناکی مروارید
ناتاشا ، عشق من
مردان باده مینوشند
تا از عشقهایشان بگریزند
من اما
برای گریختن به سوی تو مینوشم
اکولالیا | #نزار_قبانی
مترجم از #یغما_گلرویی
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.