در این دیار
در این هوا
جائی که این درختان می‌روید.
آنجا که هوای پاک روان است
در پیش، در پس و در فراز
و از میان حنجره‌ات
در انحنای آغوشی گشوده
تا پای گنبدهای سفید شیری.
جویباری خنک و بلورین جاری است.


در این دیار
در این هوا
جائی که این درختان می‌روید
با وقار و پویا
شعله‌ئی سرکش
بر پوسته‌های حصار ظلمت می‌گذرد.
جائی که هوای خوش روان است
و درختان نازک می‌روید،
در این دیار، اکنون
نفرت در زخم‌های گندیده چرک می‌دواند
عفونت در هوای سیّال جاری است
خشم در شب آرام فریاد می‌کند
و ظلمت با اشکهای ما فرو می‌بارد.