من عصایی پوسیده ام
درد راهم را به زندان ها انداخت
عیسایی به صلیب درآمده ام
درد مرا در گیر میخ ها انداخت

پیرسلطان را هم بر دار دیدم
عشق مرا مفتون چوبه ی دار کرد
حاجی بکتاش را در چمنزار دیدم
عشق مرا مراد آهویی کرد

بر هر شعله ای؛ بر هر آتشی
درد مرا اخگری کرد
بر این کوه ها؛ بر این راه ها
عشق مرا خس و خاشاک کرد

من می سوزم برای عشق
من می سوزم برای گـُل
که این آتش خاموش نشود
من می سوزم برای که؟
من می سوزم برای تو
تا دست کم تو نسوزی!


من شاعری سوخته ام
درد مرا خاکستری بر آتش ها کرد
در دشت کربلا، یک حسین هستم
درد مرا به یک قطره ی آب حسرت کرد

من یونس را در درون نور دیدم
عشق مرا بر درگاه او گل کرد
آن مجنون را در فرار دیدم
عشق مرا دیوانه ی لیلایی کرد

بر هر شعله ای؛ بر هر آتشی
درد مرا اخگری کرد
بر این کوه ها؛ بر این راه ها
عشق مرا خس و خاشاک کرد

من می سوزم برای عشق
من می سوزم برای گـُل
که این آتش خاموش نشود
من می سوزم برای که؟
من می سوزم برای تو
تا دست کم تو نسوزی!

اکولالیا | ترانه از #یوسف_هایال‌_اغلو
این ترانه را احمد کایا با عنوان Sen Yanma Diye اجرا کرده است