به روی تو آغوشی گشودهام
آغوشی که دو ماه دارد و یک ستاره تنها
درونش گلهای قرمز و آتشین جریان آرامی دارد
ابتدایش دری گشوده به سمت تو
انتهایش تا همیشه گشوده میماند
به روی تو لبهایی بستهام
لبهایی که بسته میماند روی حرفهای تو
لبهایی که زیر لبهای تو چشیده میشود
میان من و تو هیچ مرزی نیست
تنها پیراهنی که گشوده میشود
موهایی که میریزد روی سینه هایت
و لبهایی که راه میرود دور چشمانت
میان من و تو
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.