معلوم نیست هنوز
هنوز معلوم نیست این پرنده از کجا آمده است
چرا آمده است
اینجا کنار این بوتهی بادنشین بیریشه چه میکند
یا دارد آهسته با دیماه بیدانه چه میگوید؟
هیچ!
هیچ حرف خاصی از خوابِ آسمان با او نیست،
فقط دارد به هایوهوی باد میگوید:
من هم آشیانهام را دوست میدارم.
معلوم نیست هنوز
هنوز معلوم نیست این قاصدک خسته از کجا آمده است
چرا آمده است
اینجا میان سرانگشت این خار بیخیال چه میکند
یا دارد آهسته با باد نابلد چه میگوید؟
« هیچ!
هیچ حرف خاصی از خواب خاطره با او نیست
فقط دارد آهسته به بیابان بیسوال میگوید:
من هم این خار مانده از پاییز مرده را دوست میدارم.»
معلوم نیست هنوز
هنوز معلوم نیست من از کجا آمدهام
چرا آمدهام
اینجای آزرده از آواز گریه چه میکنم
یا دارم آهسته با دیماه بیدانه و
این باد نابلد چه میگویم؟
هیچ!
هیچ حرف خاصی از خواب آسمان با من نیست
فقط دارم آهسته به آدمی، به خاطره
یا به آسمان بلند میگویم:
من هم وطنم را دوست میدارم
اکولالیا | #سیدعلی_صالحی
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.