سبک چون پر
ظریف چون پروانه
صدایش نوازش نسیم
نگاهش زلال اب و مهربانیش الاله
لیک شرم الوده به گناهی شیرین
اخراو دلبسته ی سیمای اسمانی خویش
عاشقانه های ناب میسراید
درجشن شعر و نور و اینه
پرنده ی نقره بال خسته از گردش کشتزاران طلا
هم اواز چلچله ها میخواند:
میرسد از را ه سوار ِغروب رنگ پریده
همانکه میشکند
به موسیقی کلامش
همان که انعکاس سیمایش
چو الماس اشک ،میدرخشدبر گونه های دختر
همانکه زمرد چشمانش
جنگل سبز رویاست
اکولالیا | #میترا_محمودی
The Loneliness of Mirror
Light as feather
Elegant as butterfly
Her voice, soft as the caress of breeze
Her look clear as water, and her kindness resembles Tulip
But, ashamed of a sweet guilt
Cause, she is fond of her celestial demeanour
She composes genuine ballads
In celebration of poetry, light and mirror
The silvery-winged bird is tired of roaming over the golden farms
Sings in chorus with the swallows:
The pale knight of the dusk arrives
The one who breaks
The crystalline loneliness of the girl and of the mirror
The one whose face’s reflection
Like the pear of diamond, shines on the girl’s cheeks
The one whose eye’s emerald
Is the forest of dreams
Written by #Mitra_Mahmoudi
November 6,2017
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.