بَده … بَد بَد
چه امیدی؟… چه ایمانی؟…
کَرَک جان خوب میخوانی
من این آواز پاکت را دراین غمگین خراب آباد
چو بوی بالهای سوختهات پرواز خواهم داد
گرت دستی دهد با خویش در دنجی فراهم باش
بخوان آواز تلخت را ،
ولیکن دل به غم مسپار
کَرَک جان ! بندهی دم باش
بَده … بَد بَد راه هر پیک و پیغام خبر بستهست
نه تنها بال و پر ، بال نظر بستهست
قفس تنگ است و در بستهست
کَرَک جان ! راست گفتی ، خوب خواندی ، ناز آوازت
من این آواز تلخت را
بَده … بَد بَد …
دروغین بود هم لبخند و هم سوگند
دروغین است هر سوگند و هر لبخند
و حتی دلنشین آواز جفت تشنهی پیوند
من این غمگین سرودت را
هم آواز پرستوهای آه خویشتن پرواز خواهم داد
به شهر آواز خواهم داد
بَده … بَد بَد … چه پیوندی ؟ چه پیمانی ؟
کَرَک جان ! خوب میخوانی
خوشا با خود نشستن، نَرم نَرمَک اشکی افشاندن
خوشا پیمانهای دور از حریفان گرانجانی
اردیبهشت ۱۲, ۱۳۹۸ — ۳:۰۵ ب٫ظ
این شعر نیاز به تصحیح دارد. در این شعر صدای کرک نیز به صورت بده بد بد نوشته شده است
اردیبهشت ۱۲, ۱۳۹۸ — ۴:۲۳ ب٫ظ
این شعر با نسخهای که خود اخوان میخواند نوشته شده است. اگر ایرادی در شعر است ممنون میشویم کلمات و یا مصراعهای اشتباه را برایمان بنویسید.
ممنون از توجهتان/
مهر ۱۴, ۱۳۹۸ — ۰:۵۴ ق٫ظ
مصرع آخر گرانجانی به اشتباه گرانانجانی نوشته شده
مهر ۱۴, ۱۳۹۸ — ۲:۳۱ ب٫ظ
خیلی ممنون امیر عزیز. اصلاح گردید.