آقام یه سفید پوس بودش
و ننم یه کاکا سیا.
اگه یه روزی آقا مو نفرینش کردم،
(حالا) نفرینمو پس میگیرم.
اگه یه روزیام ننه مو عاقش کردم
و خواستم که بره به درک ،
از اون خواستهی پلیدم پشیمونم
و حالا میخوام که عاقبت به خیر بشه…
آقام، تو یه خونه ی گنده ،کلنگشو به زمین زد
و ننم تو یه آلونک، ریق رحمتو سر کشید.
موندم، من که نه سیفیدم نه سیا ،
کجا کپهی مرگمو میگذارم .
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.