دوستت دارم که
چنین
دیوانه‌وار و نجوا کنان
شباهنگام به سوی تو آمدم
که دوستت دارم
و تا فراموشم نتوانی کرد
روانت را با خود بردم
با من است
روان تو
هم اکنون
برای من است
به تمامی
در خوشی‌ها

و
ناخوشی‌ها
و
هیچ فرشته‌ای
نخواهد توانست
تو را از
عشق سرکش و سوزان من
رهایی بخشد