ای صنوبر، برگهایت درون تاریکی میدرخشند سفید.
گیسوان مادرم هرگز سفید نبودند.
گل قاصدک، چه سبز است اکراین
مادر گیسزردم به میهن نیامده است.
ابر بارانی، بر فراز چاه آیا میپلکی؟
مادر ساکتم برای هر کسی میگرید.
ای ستاره ی گرد، که حلقهای طلایی را میپیچانی.
قلب مادرم را سرب شکافت.
درِ چوب بلوطی ، چه کسی لولاهایت را در آورد؟
مادر شرفیم نمیتواند باز گردد.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.