زمان به سرعت در گذر است
ساعتها شتابان هستند
و ما را به سوی راههای ناشناخته پیش میبرند
فصلها به سرعت میآیند و میروند
و تنها عشق است که میماند
همهی آنچه سالها در کنارت بوده است
در زندگی تو
در زندگی من
عشق کهنه
در ابتدا چون جام عسل
و در پایان چون جام زهر
این مقدس است یا نفرینشده
نمیدانم
زمان به سرعت در گذر است
و دعاها و اشکهای ما بیهوده است
و ناتوانیم از وسوسهاش به کمی تاخیر
زمان
از گذشتههای دور
سالهای بیشماری پشت سر گذاشته است
و تنها عشق است که میماند
در گذر زندهگی
و رویاهای گوناگون
و موانعِ تکراری
همچنان نوای غمانگیز زندهگی را میشنویم
زمان به سرعت در گذر است
نبضِ جوانی
و روزهای فارغ از نگرانی
اطمینان و آرامشِ ما را به سرقت میبرد
و تنها عشق است که میماند
آه ، ای زمان
عشق را ببر
وقتی عشق بیهوده است
وقتی بهترین لحظات شادیبخشاش میمیرد
وقتی تنها پشیمانیها را به جای میگذارد
بگذار عشق نیز چون زمان
به سرعت بگذرد
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.