چیزی را جستجو کردن
همیشه یافتن چیز دیگری است.
پس برای یافتن چیزی
باید به جستجوی آنچه نیست، بروی.

پرنده ای را جستجو کردن، گل سرخی را یافتن،
عشق را جستجو کردن، تبعید را یافتن،
هیچ را جستجو کردن، انسان را شناختن،
به عقب رفتن برای پیشروی کردن.

رازِ راه نه در فرعی‌هایش،
نه آغازِ مشکوک
و پایانِ تردیدآمیزش،
که در طنز گزنده‌ی
دو طرفه‌هایش است.

همیشه می‌رسی
ولی به جایی دیگر

همه چیز می‌گذرد
اما در دیگر سو.