نقره ام،دقیقم،بی هیچ نقش پیشین
هرچه میبینم بی درنگ میبلعم
همان گونه که هست ،نیالوده به عشق یا نفرت
بیرحم نیستم ،فقط راستگو هستم
چشمان خدایی کوچک،چهار گوشه
اغلب به دیوار رو به رو میاندیشم
صورتی ست و لکه دار
آنقدر به آن نگاه کردهام که فکر میکنم
پارهی دل من است
ولی پیدا و ناپیدا میشود
صورتها و تاریکی بارها ما را از هم جدا میکنند
زنی روبروی من خم شده است
برای شناختن خود سرا پای مرا میکاود
آنگاه به شمعها یا ماه ،این دروغگویان،باز میگردد
پشت او را میبینم و همانگونه که هست منعکس میکنم
زن با اشک و تکان دادن دست پاداشم میدهد
برای او اهمیت دارم ،میآید و میرود
این صورت اوست که هر صبح جانشین تاریکی میشود
در من، او ، دختر جوانی را غرق کرده است
در من پیرزنی است
که روز به روز، به سمت او خیز برمی دارد
همچون یک ماهی وحشتناک
تیر ۲۴, ۱۳۹۸ — ۶:۱۶ ب٫ظ
گویا اسم این شعر (آینه) است
در اصل و به زبان انگلیسی هم Mirror
حالا اینکه چقدر مترجم حق دارد در شعر اصلی دخل و تصرف کند، نمی دانم؟
اما گفته شده که اسم شعر بطور کلی کلید شعر است.
تیر ۲۴, ۱۳۹۸ — ۱۱:۳۴ ب٫ظ
ممنون پیرایه که به این نکته اشاره کردی. نظر شما در زیر شعر نمایش داده خواهد شد تا دیگر مخاطبان نیز از این موضوع آگاه گردند.