وقتی دریا هست و اسبها
که سینماوار گشت میزنند
اما در آغوشِ تو بس زیباتر است
وقتی دریا هست و اسبها
وقتی عقل دیگر حق ندارد
و چشمهامان بایکدیگر منقلبشدن بازی میکنند
و دیگر معلوم نیست ارباب کیست
وقتی عقل دیگر حق ندارد
وقتی پایانِ جهان را از دست میدهیم
و ابدیت را میفروشیم
به ازای این ثانیهی ابدی
وقتی پایانِ جهان را از دست میدهیم
وقتی شیطان رنگباختنِ ما را میبیند
وقتی دیگر وسیلهای نیست
تا بازشدنِ غنچهی عشق را ترسیم کنیم
وقتی ماشین به راه افتاده
و دیگر نمیدانیم کجاییم
و منتظریم بینیم چه پیش خواهد آمد
دوستات دارم
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.