میترسم از یاد ببرم اسمت را
به سان شاعران
که میترسند از یاد ببرند
آن کلمه را
که زاده شد از شکنجهی شب
آن کلمه را
که می نماید همتراز خدا
اما
همیشه به یاد خواهم داشت
جسمت را
اما
همیشه دوست خواهم داشت
جسمت را
اما
همیشه پاس خواهم داشت
جسمت را
جنگش درهم شکسته
بیکس و بیمصرف
پاس میدارد
تنها پای برجای ماندهاش را…
اکولالیا | #ولادیمیر_مایاکوفسکی
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.