چه کسی خواب دید
زیبایی مثل یک رویا می گذرد؟
برای این لبان سرخ، با تمام غرور ماتم زده شان
آن چنان غمگین
که ممکن نیست هیچ شگفتیِ جدیدی روی دهد.
تروی
در یک پرتوی برافروخته ی آیینِ مرده سوزان از میان رفت،
و فرزندان یوسنا مردند.
ما و دنیای طاقت فرسا در حال عبوریم
در میان روح آدمیان
که سست می شود و جایش را به دیگری می دهد
مثل آب های رنگ باخته در جریان تند زمستانی شان
در زیر ستاره های در حال گذر دریای آسمان
در این چهره ی تنها زندگی می کند.
قبل از این که بوده باشید یا هر قلبی تپیده باشد
مردی خسته و مهربان در جایش درنگ کرده بود
او دنیا را به جاده ای پوشیده از علف
در برابر پاهای سرگردان آن زن تبدیل کرده بود.
اکولالیا | #ویلیام_باتلر_ییتس
برگردان از #فروغ_پرهوده
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.