کسی عطر ماگنولیای تنت را در نیافت
کسی مینای عشق را
در میان دندانهایت ندید
هزار مادیان ایرانی
در اصطبل ابروانت خفته اند
آن دم که چهار شب کامل
دست در کمرگاه تو
که دشمن برف است
اکولالیا | فدریکو گارسیا لورکا
کسی عطر ماگنولیای تنت را در نیافت
کسی مینای عشق را
در میان دندانهایت ندید
هزار مادیان ایرانی
در اصطبل ابروانت خفته اند
آن دم که چهار شب کامل
دست در کمرگاه تو
که دشمن برف است
اکولالیا | فدریکو گارسیا لورکا
دسته بندی ها فدریکو گارسیا لورکا
کپی رایت © 2024 اِکولالیا – آرشیو شعر جهان
طراحی توسط Anders Noren — بالا ↑
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.