فریاد می‌زنم
هرگاه که می‌خواهم زنده باشم
آن‌گاه که زندگی ترک می‌گویدم
به آن می‌چسبم
می‌گویم زندگی
زود است رفتن
دست گرمش در دستم
لبم کنار گوشش
نجوا می‌کنم


ای زندگی
زندگی گویی معشوقی‌ست
که می‌رود

از گردنش می‌آویزم
فریاد می‌زنم
ترکم کنی می‌میرم

اکولالیا | #هالینا_پوشویاتوسکا
ترجمه از علیرضا دولتشاهی و ایونا نویسکا