مهم نیست دریا
سر خورشید را زیر آب کند
مهم نیست آسمان
ماه را سر به نیست کند
و ستارگان را بتاراند
من به خدایی دل سپرده ام
که در پوست تو زندگی می کند!
شبها که بادها
در روح من تنوره می کشند
در بندر شانه هایت لنگر می اندازم
و سر بر سخت ترین صخره می گذارم
تا آنگاه که سوسوی آن دو فانوس
و در سکوت،
آغوش تو
چون کشتی سرنگونی
در مه فرو رود !
اکولالیا | #شهاب_گودرزی
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.