هرگز بر تو نخواهم بخشید
تو با ژرفاهای من به توطئه نشستی
دشمنی مرا
و از حرکت من در کوچه های عمرم
مانع شدی…
و بر شبکه ی عصبی من
حکومت احکام عرفی را
اعلان کردی
هان اکنون من اسیر توام!
و در گردش خونین تو
با غل و زنجیر می دوم
هرگز بر تو نخواهم بخشید
بزودی تو را به عقوبتی گرفتار خواهم کرد
به یاد ماندنی:
بزودی دوستت خواهم داشت!…
اکولالیا | #غاده_السمان
ترجمه از #عبدالحسین_فرزاد
از کتاب در بند کردن رنگین کمان – نشر چشمه
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.