اوضاع هیچ‌وقت خوب
نبوده
و قرار هم نیست
بهتر شود
جالب اینجاست که
هراس‌هایی که در کودکی سراسیمه‌ات می‌کرد
همچنان با توست
در راه‌های مختلف
با چهره های گوناگون
تو را می‌خوانند
با همان صدا
همان شکایت‌ها
همان نفرت‌ها
همان خواسته‌های
بی‌رحمانه:

چه آسان
این چهره‌ها
خشمگین می‌شوند
بر سر
کوچکترین چیزها
و چه عبوس
وچه درهم می‌شوند
این چهره‌ها
انگار پدرت
یا دشمن درین
آمده باشد
با چهره‌ای دیگر
این بار
بیشتر از پیش
انتقام‌جو.
آیا باید به گور رفت
از دست این
چهره‌های همیشه انتقام‌جو
که در پی تواند؟

ترجمه از احمد پوری

کتاب آویزان از نخ / نشر بوتیمار